nice life

بهترین و به روز ترین جملات طنز و جملات زیبا و تاثیر گزار و مطالب درخواستی شما(موزیک عکس مطلب و...)

nice life

بهترین و به روز ترین جملات طنز و جملات زیبا و تاثیر گزار و مطالب درخواستی شما(موزیک عکس مطلب و...)

سلام
خوش آمدید
توی این وب جملات زیبا،طنز میزارم
عکس میزارم،اگه بخواید موزیک میزارم،تست هوش هم میزارم
امید وارم خوشتون بیاد

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۳۰ مطلب توسط «khashayar delta» ثبت شده است

درست هنگامی است که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر کدام برمنبای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند.

ناگهان، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می شود.
او وارد تنها هتلی که در این ساحل است می شود، اسکناس 100 یوروئی را روی پیشخوان هتل میگذارد
و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می رود.

صاحب هتل اسکناس 100 یوروئی را برمیدارد و در این فاصله می رود و بدهی خودش را به قصاب می پردازد.
قصاب اسکناس 100 یوروئی را برمیدارد و با عجله به مزرعه پرورش خوک می رود و بدهی خود را به او می پردازد.
مزرعه دار، اسکناس 100 یوروئی را با شتاب برای پرداخت بدهی اش به تامین کننده خوراک دام و سوخت میدهد.
تامین کننده سوخت و خوراک دام برای پرداخت بدهی خود اسکناس 100 یوروئی را با شتاب به داروغه شهر که به او بدهکار بود میبرد.
داروغه اسکناس را با شتاب به هتل می آورد زیرا او به صاحب هتل بدهکار بود چون هنگامیکه دوست خودش

را یکشب به هتل آورد اتاق را به اعتبار کرایه کرده بود تا بعدا پولش را بپردازد.

حالا هتل دار اسکناس را روی پیشخوان گذاشته است.
در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمیگردد و اسکناس 100 یوروئی خود را برمیدارد

و می گوید از اتاق ها خوشش نیامد و شهر را ترک می کند.

در این پروسه هیچکس صاحب پول نشده است.
ولی بهر حال همه شهروندان در این هنگامه بدهی بهم ندارند همه بدهی هایشان را پرداخته اند و با
یک انتظار خوشبینانه ای به آینده نگاه می کنند.

خوب است بدانید، که دولت انگلستان ازآغاز تا کنون در طول دوره موجودیتش، به این نحو معامله می کند!!!!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۲
khashayar delta
مدیرعامل شرکتی قصد سفری کاری دارد و هنگام خروج از شرکت برای رفتن به فرودگاه یکی از نگهبانان شیفت شب جلویش را گرفته و می گوید که دیشب خواب دیده که هواپیمای این سفر سقوط می کند.
مدیرعامل پس از چند بار مقاومت دربرابر نگهبان بلاخره راضی می شود که این سفر را عقب بندازد.
فردای آن روز خبر سقوط هواپیما در رسانه پخش می شود و مدیر عامل پس از شنیدن این خبر دستور می دهد که حقوق این نگهبان را با پاداش بدهند و او را اخراج کنند.!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۳۵
khashayar delta
9 تا بچه توی یه خونه هستن و هر کدوم دارن کاری انجام میدن…

 

1- اتو میکنه

 

2- تلویزیون میبینه

 

3- آشپزی میکنه

 

4- شطرنج بازی میکنه

 

5- دوش میگیره

 

6- رادیو گوش میده

 

7- خوابیده

 

8- لباس میشوره

 

9- داره چیکار میکنه؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۳۲
khashayar delta

چن وقت پیش رفتم مرکز اهدای خون یه کیسه خون دادم
یارو دو کیسه خون بهم زد تا به هوشم بیاره
نمیدونم چرا گفت دیگه این ورا پیدات نشه . . .

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۴۴
khashayar delta

امروز داشتم به انگشت وسطی پام فک می کردم . . . بنده خدا خیلی مظلومه . . . نه مثل انگشت شست تو چشه . . . نه مثل اون انگشت کناری شست بلنده . . . نه مثل اون دوتای سمت راستی به در و دیوار می خوره . . . زندگیش پر از کسالت و تنهایی و یکنواختی . . . فقط زنده اس . . . انگشت وسطی پای عزیزم " دوستت دارم "

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۴۳
khashayar delta

تعارف زدن بعضی دخترا
شیما جوووووون عشخم کیک میخولی؟
– یه کوچولو اگه بدی عاچقتم
تعارف زدن بعضی پسرا
ساندویچ میخوری گشنه؟
– آره
خاک تو سر گشنت کنن بدبخت مفت خور

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۳۷
khashayar delta
پـیـج مـشـکـلـات اسـتـخـوانـی
سـلـام مـن یـه دخـتـرم داشـتـم بـا نـامـزدم شـوخـی مـیـکـردم دسـتـشـو پـیـچ دادم شـکـسـت ، الـان دسـتـش کـج شـده گـوشـه اتـاق افـتـاده تـرو خـدا بـگـیـد چـکـار کـنـم ؟؟
حـالا کـامـنـت هـای مـردم غـیـور کـشـورمون
1_ بـزارش زیـر فـرش صـاف مـیـشـه
2_سـریـع طـلاق بـگـیـر بـره بـار کـج بـه مـنـزل نـمـیـرسـه
3_ایـنـم عـواقـب اسـتـفـاده نـکـردن از کـفـش تـنـتـاک
4_ زنـگ بـزن افـسـر بـیـاد کـروکـی بـکـشـه
5_شـیـشـتـایـیـا ، شـیـشـتـایـیـا o.0
6_زنـگ بـزن اورژانـس و تـا اورژانـس بـرسـه دیـس مـور فـوفـیـاشـو مـاسـاژ بـده ، نـمـیـدونـم چـیـه اسـمـش بـاکـلاس بـود گـفـتـم بـگـم
7) این نـشـون مـیـده هـنـوزم هـسـتن دختـرایـی که با عـشـقشـون شـوخی دسـتی میـکنن ,مثل همین خواهر وحشی ما
8) سـلـام اکـبـر چـرا هـر چـی زنـگ مـیزنـم گـوشـیم جـواب نـمـیـدی ؟
9)مـوتـور سـی جـی 125 در حد نـو, سـراغ داریـد ؟؟
10) مـن هـمـون مـورد 7 هـستـم خـواسـتـم بـگـم خـیلـی وحـشـی هـسـتی D:
11) اسـتـاد می دونم الان دارید کامنتای این پیج رو می خونید تو رو خدا 9 منو 10 بدید ترم آخرم گناه دارم 0_0
12)مـیـترسـم بـهـت راه حل بـدم دسـت مـنـم بـپـیـچـونـی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۳۲
khashayar delta

یه پسر خاله دارم ۴ سالشه
به تنهایی
از همه دخترای مجرد فامیل خواستگاری کرده
اونام گفتن:
واای کی از تو بهتر♥ "الکی مثلا"
حالا پسر خالم رو همشون حساسه
سلام میکنم به دخترای فامیل
با قمه میوفته دنبالم

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۲۷
khashayar delta
یک عرب، یک چینی، یک شامریکایی و یک آبادانی توی کافی شاپ داشتند با هم گپ می زدند که عرب گفت :
عرب : من یک موقعیت بسیار عالی دارم، می خوام بانک جهانی پول رو همین روزها بخرم !
چینی در جواب گفت : من خیلی ثروتمندم و می خوام کمپانی بی او دبلیو رو بخرم !
امریکایی هم برگشت گفت : من یه شاهزاده ثروتمند هستم و میخوام شرکت گوگل و اپل رو بخرم !
سپس همگی با نگاهی طنز آمیز منتظر بودند تا آبادانی صحبت کنه
.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه اش رو با متانت خاصی به هم زد! خیلی با حوصله قاشق کوچک رو روی میز گذاشت، کمی قهوه نوشید، یک نگاهی به بقیه انداخت و با آرامی گفت:
نه،نمیفروشم....!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۱۲
khashayar delta
چهار تا رفیق میخوستن سوار تاکسی بشن ولی پولی نداشتن که بدن! با خنده ﻗﺮﺍﺭ میذارن وقتی به مقصدشون رسیدن چهارتایی پیاده بشن و فرار کنن!
وقتی به مقصد میرسن چهارتایی شون در های ماشین رو باز میکنن و شروع میکنن به فرار! ﻣﯿﺮﻥ ﺗﺎ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﺑﻪ ﯾک ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺗﺎﺭﯾﮏ اینقدر تاریک که ﻫﯿﭽﮑسی کس دیگه ای رو نمی دید فقط صدای نفس نفس زدنشون شنیده می شد!
یکی از اون چهارتا زد رو شونه ﺑﻐﻠﯿﺶ ﮔﻔﺖ ﻓﮑﺮﺷ رو بکن الآن ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ داره !
طرف برگشت گفت: بابا راننده منم، فقط بگین چی شده !؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۱۰
khashayar delta